1400 آذر 10، 11:00
(1400 آذر 10، 2:05)پشتکار نوشته است: من نماز می خونم.
مشکلام همین وسواس فکریه.خ ا .
الان به جایی رسیدم دیگه هیچی نمی فهمم.
خیلی عصبیم.سر درد دارم.
وقتی عصبانیم به خدا هم رحم نمی کنم چه برسه به بقیه.
اینجوری نبودم.اینجوری شدم.
من هر نوع بی اعتنایی باشه امتحان کردم.گاهی اوقات برای چند ثانیه رها می شدم.
ولی الان خیلی وقته که اسیرم.
هر تلاشی برای بی اعتنایی می کنم.دچار ترس و اضطراب می شم.
واسه همین نمی دونم که دارم درست انجامش می دم یا نه
گاهی وقتا تو تلاشم برای بی اعتنایی حس می کنم دارم کافر میشم.
دیگه بعدش مطمئن نیستم دارم روش درست رو انجام می دم.
واسه همینسردرگمم.گیجم نمی دونم چه خاکی تو سرم کنم
که اینطور.
من کاملا متوجم برادر جان.
میدونی من دیروز که اونجا بودم
مشاور بهم گفت که من توی ذهنم یه علیرضای مطلق و ایده آل و کامل در نظر گرفتم ، که هرچی بدوم بهش نمیرسم!
من الانشم فوق العادم.
الانشم کاملا خوبم.
منتها اون مطلقه یه سرابه که هیچوقت بهش نمیرسم و باید ولش کنم چون ظرفیت وجودی من اینه ، من نه العیوذبالله خدام ،نه معصوم ، نه مثل شهدام.
من همینم ، و هدف زندگی من روانشناسی و رسالت زندگی من کمک به خودم و بقیست.
و از رسالت زندگیم نمیتونم و نمیخوام که تجاوز کنم.
لذا اون علیرضای خیالی مطلق که فقط یه سرابه رو ول کردم.
و علیرضای فوق العاده الان رو پذیرفتم
داداش وسواس فکری واقعا چالش بر انگیزه و مشاوره مجازی و کمک گرفتن از بقیه و ... باعث میشه در نهایت به اون چیزی که میخوای نرسی و امید و انگیزه و تلاشت آسیب ببینه.
لذا پیشنهاد من اینه که به هر سختی هست ، خودت رو به یه مشاور برسونی.