1400 ارديبهشت 28، 18:15
1- سفیر بهشت
2_یازهرا
منم پایم داداش اصلا این کار انقدر حال دل ادما خوب میکنه که نگو من یه مدت 13روزه انجامش دادم اصلا وسوسه گناه نیومد سراغم ولی حیف ترکش کردم
(1400 ارديبهشت 29، 14:07)Roza_r نوشته است: سلااام
ممنون آسمان جان بابت مطالب خوبی که قرار دادی
من زمینه ژنتیکی وسواس رو دارم. تو سنین خاصی از زندگیم وسواس عملی شدت داشت. و خوشبختاته به لطف خدا خیلی کمتر شد. طوری که دیگه مختل کننده زندگی من نیست. (وسواس عملی در زمینه طهارت داشتم) البته هم چنان تایم حمام کردنم یا ظرف شستنم در مقایسه با دیگران بالاست. امااا قبلا بدتر بود الان ممکنه کسی که از وسواس قبلی من خبر نداشته باشه طرف شستنمو ببینه و متوجه نشه وسواس دارم. حس کنه فقط یه مقدار فس فس میکنم یا حرفه ای انجامش نمیدم. اما درمورد وسواس فکری فکر میکنم من اون موردی که گفته به کارهای گذشته و تصمیمات آیتده و درستی و نادرستیش فکر میکنند رو الان بیشتر دارم. منتها هر روزه نیستند کاااملا بستگی به شرایط دارند بنابراین اعلام روزانه نمیتونم بکنم.
فایده ی تاپیک برای من این بود که اول سعی کنم زمان حمام کردنم رو کوتاه تر کنم و دوم اینکه من برخلاف وسواس عملی که به خوبی قبول داشتم وسواس دارم خود این پذیرش برای کنار گذاشتن کم و بیشش کمکم کرد، به خوبی توجه ندتشتم که بیش لز حد فکر کردن و سبک سنگین کردنم برای تصمیم گیری ها و درستی و غلط بودنشون وسواس فکریه. باید توجهمو نسبت به این مسئله زیاد کنم.
(1400 خرداد 1، 12:02)ذهن سرکش نوشته است:من متوجه شدم نسبت به ترس هام حالت وسواسی دارم ...(1400 خرداد 1، 11:48)آبی آسمانی نوشته است: سلام دوستان
دوست دارم تفکرات وسواسی ام رو درمیون بذارم ...
درسته که خودم میدونی الکیه ...
ولی به نظرم اگر از زبون افراد دیگه هم بشنوم
بیشتر کمکم میکنه ...
پیشاپیش از کمک هاتون متشکرم
1) امروز حس کردم دیدم نسبت به خودارضایی عوض شده ....
و حتی این موضوع هم عذابم داد .
نقل قول: خب چه دیدی؟
دیتا ها را در میان بزارید تا به یک جنع بندی برسیم
حس کردم دوست دارم بشکنم ...
2) حس میکنم دارم آدم تنبل و خوشگذرونی میشم ...
نقل قول: ادم بی تدبیر و خوش گزراناینم تعبیر قشنگیه ...
یا کسی از شادی درونی بهره دارد.
3) حس کردم کودک درونم به بالغ درونم غلبه کرده
نقل قول: خب فک کنم این در دختر ها طبیعی باشهنه دخترا خیلی اینجوری نیستن . حداقل من و اطرافیانم ... از این بابت میگم بده که ممکنه یهو تو دنیای کودکی بمونم و از موضاعت جدی کناره بگیرم ...
بعد هم مگه ادم کودک درونش زنده باشه مگه بده؟؟؟؟؟؟؟¿¿¿¿¿¿¿¿¿
من که خودم باهاش خیلی حال می کنم
البته میدونم منشائ ش چیه ...
چون دارم سعی میکنم کمتر فکر کنم ...
این ترس به این شکل برام ظاهر شده که تو داری قدرت تفکرت رو از دست میدی ...
نقل قول: قدرت تفکر؟؟؟؟؟؟؟؟منظورم قدرت تحلیل و حل مسائل خودم ...
توهم زدید. فک کنم یکم استراحت کنید
دیروز هم به خودم گیر داده بودم که دچار مهر طلبی شدی ...
نقل قول: مهر طلبی؟
خب این بیشتر باز کنید و اگه براتون این موضوع تابو هست بشکنید تا به یک جمع بندی برسیم