گوش دادن گروهی به پادکست

[آرمین]

سلام

ممنون از دوستانی که تو قسمت قبل پادکست مشارکت داشتن.

این هفته می‌خوایم قسمت ششم از فصل اول پادکست جافکری رو گوش کنیم.

موضوع این قسمت: من گم‌ شده‌ام (I Am Lost)

این پادکست رو از سایت جافکری می‌تونید گوش کنید. همچنین توضیحات مربوط به این قسمت همون‌جا قابل مطالعه هست. 

فایل صوتی این قسمت رو از اینجا می‌تونید دریافت کنید.  

[تاج]

سلام

بین این چند قسمت ، اپیزود پنجم بنظرم بهتر از بقیه بود و چه بهتر که هر قسمت متمرکز روی موضوع خاص باشن.

 و خلاصه ای از این قسمت:

دلایل زندگی:

۱. شادی: حالتی است که به طور زودگذر و هیجانی رخ می‌دهد، مشابه پرواز گنجشک ها.

۲. رضایت: یک حالت پایدار است که شامل شادی، آرامش و تفکر است. این حالت باعث می‌شود تا احساس رضایت و خشنودی در زندگی به دست آید.

۳. آرامش: حالتی پایدار است . مانند لحظاتی که ما با نزدیک شدن به طبیعت و درک زیبایی گیاهان و حیوانات، آرامش را تجربه می‌کنیم.افراد موفق با آرامش شروع میکند تا اینکه شروع کنند و به آرامش برسند.

خوشبختی به معنای رسیدن به ترکیبی از این سه حالت است.




دلایل حرکت انسان:

۱. احساسات: حالتی نامطمئن است که منشا آن نامشخص است و می‌تواند تحت تأثیر قرار گیرد. به وسیله هورمون‌ها، باکتری‌ها و داروها می‌تواند تغییر کند. احساسات ما می‌توانند ما را به انجام اقداماتی هدایت کنند.

۲. عقل: قابلیتی است که ممکن است خطاهایی داشته باشد(مستعد خطا) و انرژی بسیاری مصرف کند. اما عقل ما می‌تواند به ما کمک کند تا تصمیمات درست بگیریم و به طور منطقی عمل کنیم.

۳. شهود: حالتی است که از طریق صدای درونی تجربه می‌شود. شهود می‌تواند ما را به درک عمیق‌تری از خود و دیگران برساند. 
شهود حاوی شادی، رضایت و آرامش است.


در واقعیت فرق حس درون و حس عمیق درونی (شهود) چیه؟ تجربه داشتید؟

[سنــا]

سلام

این قسمت جدید میتونم بگم بی نظیره

مخصوصا برای اونایی که تصویر درستی از آیندشون ندارن 
و نمیدونن به کدوم سمت حرکت کنن

به خاطر موندن تو انتخاب های زیاد توقف نکنید؛ همین الان برید این پادکست رو گوش بدین تا مسیرتون روشن بشه تا بدونید قدم اول چیه 

منم دقیقا بین انتخاب های مختلف موندم ؛ همین باعث شده حرکتم کند بشه .. جالب بود برام که گفت بین همه انتخاب ها اون راه سخته رو انتخاب کن.

من که رفتم دوباره گوش بدم ...

[آرمین]

سلام

وای که چقدر قسمت پنجم خوب بود. شاید کل پادکست‌ها رو گوش داده بودم تا به این قسمت برسم. 

فکر نمی‌کردم غاز بتونه الگوی انسان بشه.   خدا همش تو قرآن گفته که به آفرینش دقت کنید و چیزهای مختلف رو ببینید. ما دقت نداریم. 

آرامش غازی یعنی حرکتی هدفمند، بدون انحراف و با عمیق‌ترین آرامش ممکن، ناشی از صدای درون و شهود.

امیدوارم یه روز همه‌مون به آرامش غازی برسیم. 

[آرمین]

سلام

قسمت شش هم واقعا از اون قسمت‌های جانانه بود که آدم کیف می‌کنه. 

قانون زنبور عسل: به تدریج شعاع حرکت‌مان را زیاد کنیم و از دنیای ناشناخته سر در بیاوریم.

قانون گم‌گشتکان کویر: یک جهت را انتخاب کنیم و برویم تا نشانه‌ها را پیدا کنیم.

قانون صخره‌نوردها: انسان با پایداری رشد می‌کند. صخره‌ای که پایمان روی آن است را بی‌مهابا عوض نکنیم.

قانون الماس: سخت‌کوش باشیم.

قانون اندورفین: اندورفین درون ماست و هر زمان که بخواهیم می‌توانیم اندورفین آزاد کنیم - نیاز نیست خیلی آن طرف‌تر برویم تا کلیدهای شادی و رضایت و آرامش را پیدا کنیم.

قانون کرم شب‌تاب: کارهای کوچک درست باعث می‌شود روزی پروانه شویم.

و
یه قانون دیگه که اسمش خیلی سخت بود  : هیچ‌وقت دیر نیست.

توجه به یکی از قانون‌ها و غافل موندن از بقیه آدم رو به جایی نمی‌رسونه. کنار هم گذاشتن و در نظر داشتن همه اون‌ها کنار هم هست که آدم رو از گم‌گشتی نجات میده. 

[آرمین]

سلام

ممنون از دوستانی که تو قسمت قبل پادکست مشارکت داشتن.

این هفته می‌خوایم قسمت هفتم از فصل اول پادکست جافکری رو گوش کنیم.

موضوع این قسمت: همراهی، دوستی و عشق (Companionship, Friendship & Love)

این پادکست رو از سایت جافکری می‌تونید گوش کنید. همچنین توضیحات مربوط به این قسمت همون‌جا قابل مطالعه هست.  

فایل صوتی این قسمت رو از اینجا می‌تونید دریافت کنید.  

بعد از گوش دادن به پادکست، مشارکت فراموش نشه.  

[تاج]

سلام 

قسمت ششم گوش کردم

آقا آرمین خلاصه خوبی بود  

یک قانونی که آخرای این قسمت گفته شد :

قانون پازل:ما تکه پازلی هستیم که نمیدونیم کجای جهان قرار میگیریم، اما  کمک کردن به بقیه باعث میشه جای ما هم در این نقشه بهتر پیدا بشه تا از گم گشتی در بیایم. 
پس همیشه باید به فکر کمک کردن به دیگران هم باشیم. و مثال دارکوب که گفته شد.

[آرمین]

سلام

تاج جان ممنون از قانونی که در ادامه اضافه کردی. 

در واقعیت فرق حس درون و حس عمیق درونی (شهود) چیه؟ تجربه داشتید؟

آخر قسمت هفتم به همین موضوع مرتبط هست.
اگر ما حس‌هامون رو تربیت نکرده باشیم، راه درست رو به ما نشون نمیدن. شاید فریب بخوریم و فکر کنیم برمبنای شهود پیش میریم اما این‌طور نیست. حس‌ها باید بالغ شده باشن تا بتونیم بهشون اعتماد کنیم.
و
یه نکته‌ای که دوست دارم خودم اضافه کنم بهش این هست که: حس‌های درونی به‌صورت مقطعی به‌وجود میان اما ماندگار نیستن. مثلاً یکی رو می‌بینیم گیتار می‌زنه میگیم چقدر خوب. کاش منم گیتار یاد بگیرم. اون‌طرف‌تر یکی رو می‌بینیم قرآن می‌خونه میگیم چقدر خوب. خیلی دوست دارم این‌طوری قرآن بخونم. این حس‌ها همون موقع میان و بعد از اندکی هم فراموش میشن.
اما شهود یا حس عمیق درونی مثل فریادی هست که از سینه بیرون میاد. خاموش‌شدنی نیست. مقطعی نیست و تا انجامش ندیم انگار آروم نمی‌گیریم. اصلاً کاری که می‌خوایم انجام بدیم ما رو به خودش جذب می‌کنه. در مراتب بالای شهود شاهد این موضوعات خواهیم بود. 

[عارفه]

آخر قسمت هفتم به همین موضوع مرتبط هست.

اگر ما حس‌هامون رو تربیت نکرده باشیم، راه درست رو به ما نشون نمیدن. شاید فریب بخوریم و فکر کنیم برمبنای شهود پیش میریم اما این‌طور نیست. حس‌ها باید بالغ شده باشن تا بتونیم بهشون اعتماد کنیم.

بله،
گاهی اون صدا صداییه که برخاسته از کمبودهای ماست.
مثلا همین مهرطلبی که حتما شنیدید.
مهرطلبی چیه؟ فرد تشنه محبته ولی سیراب هم نمیشه. الان این فرد از درون هی می خواد توجه و محبت دیگران رو جلب کنه اما آیا این صدای شهودشه؟ قطعاً خیر.

[تاج]

سلام

خلاصه دوستی ها

دوستی  دو دیدگاه داره: یکی دوستی خطی که از منافع شکل می‌گیره. مثال روابطی که بهش میگن همزیستی مسالمت آمیز جانوارن
 دوستی واقعی که از قلب شروع میشه و بر پایه اعتماد و احترامه.
و یک جمله مهم اینکه اعتماد المثنی نداره.
عشق هم یک نوع ندای درونیه که شادی و آرامش  میاره، اما ممکنه همیشه دوطرفه نباشه.

اما شهود یا حس عمیق درونی مثل فریادی هست که از سینه بیرون میاد. خاموش‌شدنی نیست. مقطعی نیست و تا انجامش ندیم انگار آروم نمی‌گیریم. اصلاً کاری که می‌خوایم انجام بدیم ما رو به خودش جذب می‌کنه. در مراتب بالای شهود شاهد این موضوعات خواهیم بود.  

ممنون، پس نیاز به تربیت حس و نفس داره که بتونیم بهتر از شهود استفاده کنیم من شنیدم که شهود یعنی کاری که حاضری برای بلند مدت حتی بدون دستمزد انجام بدی و لذت ببری.

گاهی اون صدا صداییه که برخاسته از کمبودهای ماست.
مثلا همین مهرطلبی که حتما شنیدید.

واقعا  درست گفتید و این مورد نمیدونستم
من رفتم این موضوع خوندم و کمبود ها خودش میتونست یک موضوع قسمت جدید باشه
و از موارد کمبود اینها بودن:

1. کمبود اعتماد به نفس: وقتی کسی به خودش اعتماد نداره، ممکنه نتونه به درستی صدای شهودش رو بشناسه و تصمیمات بهتری بگیره.
   
2. ترس از قضاوت: اگه فردی ترس از قضاوت دیگران داشته باشه، ممکنه نتونه به صدای داخلی خودش گوش بده و اعتماد به نظرات و ایده‌هایش رو نداشته باشه.
   
3. نقص در تعامل اجتماعی: افرادی که مشکلاتی در تعامل با دیگران دارن، ممکنه نتونن به درستی از نظرات و واقعیت‌های اطرافشون باخبر بشن.
   
4. عدم آگاهی از خود: برخی افراد نمی‌دونن که باید به درون خودشون گوش بدن یا به نقاط ضعف یا نیازهایشون توجه کنن، که ممکنه به عدم شناخت صدای شهودی که دارن منجر بشه
   

[عارفه]

سلام در حالی که موزیک پایانی این قسمت پخش میشه...


این قسمت رو توی مترو در حال برگشتن به خونه گوش دادم و چقدر دلچسبه همون مترو شلوغ و پیاده روی تو تاریکی وقتی داری حرف های ارزشمند می شنوی که فکرتو به جریان میندازه


نکته های خوبی که به جونم نشست الان یادم نیست. یبار دیگه گوش میدم تا یه پست دلچسب بنویسم. 



بله آقای تاج خیلی نکته مهمیه. 
این عاشقایی که میگن بی تو نمی تونم اینا عاشق نیستن اینا طرحواره وابستگی دارن. اینا پس فردا یه آب خوش نمیذارن از گلوتون پایین بره. خانم باشن مدام زنک می زنن به آقا کجایی کی میای زود بیا، گریه و زاری و نمی تونم یه لحظه ازت دور بشم و ... اگر هم آقا باشه نمی‌ذاره خانمش یکم تنهایی خوش بگذرونه یکم دور از همسرش باشه

اینایی که به همسرشون میگن تو فقط مال منی حق نداره کسی چمیدونم، تو رو ببینه و از این حرفا، اینا از غیرتشون نیست اینا دچار سلطه گری هستن و مشکل دارن. شاید اول اون خانم حس کنه چقدر من براش مهمم ولی بعداً بلایی به سر خانم میاره که بیا و ببین. پاشو از همه جا می بره. خدا نصیب نکنه.


کلا تشخیص اینکه صدای درونی که می شنویم شهوده یا نیازه یا کمبود یکم کار ظریفیه باید با دقت و احتیاط پیش بریم تا مطمئن بشیم.

[سنــا]

سلام

منم گوش دادم و واقعا لذت بردم
مخصوصا از اواخرش که راجب عشق صحبت میکرد

دریافت هایی که داشتم از این قسمت:

تو این دنیا یا باید خورشید باشیم و تا میتونیم به بقیه نور بتابونیم
یا باید به دنبال خورشید ها باشیم و از نورشون بهره ببریم.

تربیت حس و ندای درونی هم نکته جالبی بود
منی که هنوز هوس خوردن غذاهای ناسالم میکنم معلومه خوب این حس رو تربیت نکردم و نیاز داره بیشتر رو خودم کار کنم تا بتونم بیشتر به حس و ندای درونم اعتماد کنم.

و عشق ؛ عشق باعث میشه بتونیم پرواز کنیم به سمت هدف
و همه آدم های موفق در نهایت عشقشون به خدا رسیده 
انتهای همه عشق ها باید نزدیک شدن به خدا باشه.

[عارفه]

نکته هایی که برای من تامل برانگیز بودن:

هر کی تو اسکیپ روم خودش تنهائه. شادیش مال خودشه، غمش مال خودشه، امتیازاش مال خودشه، گرسنگی هاش مال خودشه، سردردهاش مال خودشه.


اگر ما این اعتقاد رو داشته باشیم که تو پازل زندگی هیچ تیکه ای بی دلیل نیست باید بدونیم حتما دلیلی داره که یک همراه کنار ما قرار داده شده.

همه همراهی ها عمر تلف شده ست مگر اینکه خلافش ثابت بشه. اگر یک همراهی منجر به این نشه که موفق تر باشی جلوتر بری اون همراهی یک عمر تلف شده ست.


ما با هر کس همراهی می کنیم ذهن ما شروع می کنه به تصویربرداری از او. ما شکل اون میشیم.


دوستی واقعی: دربرگیرنده قلب و عقل و روح

دوست واقعی اونیه که حس آرامش رو داشته باشیم.

دوستی واقعی بدون انتظار تحقق منافعه.

دوستی پنجاه پنجاه نداریم. دوستی خورشید و ماه داریم. هر کی خورشید میشه در مرور زمان خورشیدتر میشن. نیاز به ماه نداره ولی چون ذاتا نور و گرما داره هر کی دورش باشه نور و گرماشو می گیره. 


من تو دنیا هستم تا راه و رسم زندگی رو یاد بگیرم (ماه باشم و کنار خورشیدها قرار بگیرم تا نور بگیرم نور بگیرم تا خورشید بشم. + کنار ماه های دیگه نباشم که سرد و تاریک میشم)

یا

تو دنیا هستم تا به بقیه کمک کنم راه و رسم زندگی رو یاد بگیرن. (خورشید باشم و به بقیه کمک کنم.) اون هایی که دست بقیه رو میگیرن اون هایی که به بقیه کمک می کنن اونایی که به بقیه حس خوب میدن اونایی که تو کارهای خیرن اینا آخر اسکیپ روم خندان بیرون میان.

هر دوتاش امتیاز داره.


خورشیدها همیشه تنهان ولی هیچ وقت برای جبران تنهایی نیاز به حضور ماه ها ندارن.


عاشقی نه حسه نه قلبه نه احساسات درونیه. عشق یک ندای درونی بسیار عمیقه. در حدی که دیگه درباره ش فکر نمی کنی استدلال نمی کنی، حست رو فراموش می کنی. زمان رو متوجه نمیشی. فقط معطوف به هدفی.

هر چیزی با ندای درون شروع کنی از اولش مثلثه کنارته. هم شادی هم رضایت هم آرامش. اینه که عاشق وسط سوختنش داره کیف می کنه.


عاشقی اینطوریه که نمی فهمی عاشق شدی، بقیه می فهمن تو عاشق شدی، زندگیت تغییر کرده، لاغر شدی. اگر میگی عاشق شدم پس معلومه عاشق نشدی.


عاشقی هدیه و موهبتیه که خدا وسط اسکیپ روم یه نفر می‌ذاره. مثل نردبان توی مار و پله که یهو تو رو صعود میده.


تو عاشقی باید خودتو بذاری کنار. اصلا جسم خودت احساسات خودت مهم نیست. آموزش شمس به مولوی بعد از ترک کردنش اینه که «خودت رو فراموش کنی» حس خودت رو فراموش کنی. برای اینکه پرواز کنی به بالا. من یه بهانه ای بودم برای اینکه این راه رو یاد بگیری نه اینکه این همه ناله نکنی. اشاره به اشعار غمگین مولانا در فراق شمس


در فراق عشق نباید سوگواری کنیم. عشق اومده تا به ما راه عاشقی کردن یاد بده نه اینکه گرفتارش بشیم (مثلا رنج فراق و ...) عشق اومده تا ما پرواز کنیم عشق اصلیه رو یاد بگیریم.


تو عالم دوستی خورشید بودن رو یاد می گیریم و تو عالم عاشقی پرواز کردنو.


عشق یه نداییه از عمق درونت. که دیگه خودت رو می‌ذاره کنار. درونت رو میاره بالا و بهت انرژی میده. انرژیِ تا بی نهایت. انرژی که خاموش نمیشه. ممکنه آتش زیر خاکستر بشه ولی خاموش نمیشه. عشق واقعی هیچ وقت خاموش نمیشه.


عشق فرصتی فراهم می کنه تا بتونی ندای درونت رو بشنوی. عقل مانع شنیدن ندای درونه و چون در عاشقی عقل تعطیل میشه فرصتی پیدا میشه برای شنیدن صدای عمق وجودمون.


عشق همیشه یکطرفه ست. یک راه از پایین به بالاست. وقتی به چیزی عشق داری داری از پایین به سمتش پرواز می کنی. شاید طرف مقابل هم عاشق بشه اما عشق هر کس پرواز خودشه از عالم درون خودش به سمت عالم بالا.

توصیه های آخر دایی

قدر دوستای واقعی تونو بدونید. اینا همونایین که میتونن توی اسکیپ روم به ما کمک کنن.

فریب حس هاتو نخور. حس های ما اغلب مشورت و پیشنهاد واقعی نمیدن. اگه حسم نمیگه وقتتو تلف نکن، غذای ناسالم نخور، قابل اعتماد نیست.

بزرگترین عشق های عالم یه روزی رسیدن به خدا...


عشق می‌تونه باعث بشه در حال پرواز از اسکیپ روم خارج بشیم...

[آرمین]

سلام

ممنون از نکات همگی.
خانم عارفه خیلی ممنون از مرور جامعی که داشتید. 

اینکه ما تو اسکیپ‌روم خودمون تنهاییم چیز خوبیه؟
نمی‌دونم. اما چیزی که می‌دونم اینه. تا زمانی که باورش نکنیم و اون رو نپذیریم، رنج‌های زیادی می‌کشیم. توقعات و انتظارات ما رو از پا در میاره و زمین‌گیر میشیم. 

و
چقدر تونستیم از ماه بودن فاصله بگیریم و خورشید بشیم؟ آیا کنار خورشیدها بودیم تا نور بگیریم و خودمان نورانی بشیم؟
این چیزی که خیلیه باید بهش فکر کنیم. 

[آرمین]

سلام

ممنون از دوستانی که تو قسمت قبل پادکست مشارکت داشتن. 

رسیدیم به قسمت هشتم و پایانی از فصل اول پادکست جافکری.

موضوع این قسمت: امید و سرنوشت (Hope & Destiny)

این پادکست رو از سایت جافکری می‌تونید گوش کنید. همچنین توضیحات مربوط به این قسمت همون‌جا قابل مطالعه هست.  

فایل صوتی این قسمت رو از اینجا می‌تونید دریافت کنید.  

بعد از گوش دادن به پادکست، مشارکت فراموش نشه.