امتیاز موضوع:
  • 24 رأی - میانگین امتیازات: 4.08
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

درد دل های شما

نمیدونم جاشه یا نه ولی درددله سوالیه!!!نفهمیدم کجا مطرح کنم........................................................................!!!



چرا میگن پشت هر مورد موفقی یه زنه؟!!(من منکر این قضیه نیستم)

اما

مگه اون مرده نیازمنده کسیه؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه زنی نباشه نمیتونه موفق بشه؟!!!

و یا اون زنه اگه مردی کنارش نباشه نمیتونه زن موفقی باشه؟!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


دلم میخواد چشمام رو ببندم برگردم به دو سال پیش ... اون زمان که خواهرم خوب بود ... درد نداشتباهم بگیم بخندیم ... بخندیم به این دنیا ... بی بهونه بخندیم 
ولی افسوس ... الان باید جلوی عکسش گریه کنم
شُکر !
[تصویر:  51960705784679108839.jpg]
(1393 ارديبهشت 15، 15:29)Alone man نوشته است: دلم میخواد چشمام رو ببندم برگردم به دو سال پیش ... اون زمان که خواهرم خوب بود ... درد نداشتباهم بگیم بخندیم ... بخندیم به این دنیا ... بی بهونه بخندیم 
ولی افسوس ... الان باید جلوی عکسش گریه کنم
شُکر !
خوش به حالتون که زمان حیاتشون با هم "زندگی" میکردین...


ولی اکثر ادما موقع از دست دادن تازه واسشون عزیزشون "عزیز" میشه و موقعی که مرده میخوان باهاش زندگی کنن....

نمیدونم جاشه یا نه ولی درددله سوالیه!!!نفهمیدم کجا مطرح کنم........................................................................!!!



چرا میگن پشت هر مورد موفقی یه زنه؟!!(من منکر این قضیه نیستم)


اما

مگه اون مرده نیازمنده کسیه؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه زنی نباشه نمیتونه موفق بشه؟!!!

و یا اون زنه اگه مردی کنارش نباشه نمیتونه زن موفقی باشه؟!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


نمیدونم سرمو چه جوری بکوبم به دیوار

گیج گیجم
از صبح تا حالا 7  صفحه پرکردم تازه 3 تای دیگش موندم:bababozorg:

چه جور 3 تا امتحان فردا بدم الله اعلمTears

فقط میدونم اگه امشب تا کله صبح بیدار بمونم شاید به زور نصف نمره رو بگیرم:shame:

اخه چراااااااااااااااااااااااااااا

چرا هر کاری میکنم باز عقبم46
(1393 ارديبهشت 15، 17:02)gedaye-zahra نوشته است:
(1393 ارديبهشت 15، 15:29)Alone man نوشته است: دلم میخواد چشمام رو ببندم برگردم به دو سال پیش ... اون زمان که خواهرم خوب بود ... درد نداشتباهم بگیم بخندیم ... بخندیم به این دنیا ... بی بهونه بخندیم 
ولی افسوس ... الان باید جلوی عکسش گریه کنم
شُکر !
خوش به حالتون که زمان حیاتشون با هم "زندگی" میکردین...


ولی اکثر ادما موقع از دست دادن تازه واسشون عزیزشون "عزیز" میشه و موقعی که مرده میخوان باهاش زندگی کنن....

نمیدونم جاشه یا نه ولی درددله سوالیه!!!نفهمیدم کجا مطرح کنم........................................................................!!!



چرا میگن پشت هر مورد موفقی یه زنه؟!!(من منکر این قضیه نیستم)


اما

مگه اون مرده نیازمنده کسیه؟!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه زنی نباشه نمیتونه موفق بشه؟!!!

و یا اون زنه اگه مردی کنارش نباشه نمیتونه زن موفقی باشه؟!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
سلام

خوب شاید همیشه اینطور نباشه اما حقیقتش اینکه مردان به طور طبع نیازمند یک زن هستند
خوب میشه گفت تربیت یک فرزند به عهده زن است و بعد از اون فراهم کردن آسایش و ... هم به عهده زن است
اما خیلی از مردها هم هستند ک مستقل عمل میکنند.یعنی بدون مادر و همسر هم فرد موفقی میشند
اما من که میبینم خیلی از مردها ک دیدیم با فداکاری و حمایت همسرشون و حتی مادرشون به موفقیت دست پیدا کردند.
خوب باید منصفانه به قضیه نگاه کرد و جستجو کرد!
خیلی از زنها هم نیازمند حمایت مالی و پشتوانه ای همسرشون هستند اما برخی ها هم هستند تونستند خودشون این نیازشون رو برـورده کنند!
ولی خوب بازم هر دو بازم تهش خللی رو در خودشون احساس میکنند

زندگی متاهلی دردسرای خودشو داره اما خوب مجردی هم همینجور یا خلاء های خودش رو



دردل خودم:
منم دلم گرفته

دلم واسه دوستام خیلی تنگ میشه
همیشه هم با پیامک و ... ازشون حالشون رو میپرسم اما اونا ...
همین امروز با خوشحالی زنگ زدم ب یکیشون میگم سه تا بلیت رایگان سینما دارم بیا با زهرا بریم فردا میگم فامه چطور اونم میاد حالا به اون بگو! میگم اون حامله است میترسم با ما بیاد! میگه به زهرا بگو بهش بگه!
فکر کن ...
شیطونه میگه برو سه تا بلیتت رو بذار کف دتشون (بلیتش رو هم داداشم برام جور کرده بود) بهشون بگو خودتون برید اصلا با هر کی دوست دارید!53258zu2qvp1d9v
جالب اینجاست تو کیفم هم فقط هزار و دویسن شاید بیشتر نداشته باشم ولی زنگ زدم به سه نفر گفتم عیب نداره بلیت یکیشون رو هم حساب میکنم یکجوریی دیگه!حالا اون یکی به فکر اون یکی دیگه است!
هی...
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
1276746pa51mbeg8j
1276746pa51mbeg8j


غلط است آنکه گویند که به دل ره است دل را


                                                                  دل من ز غصه خون شد، دل تو خبر ندارد !

1276746pa51mbeg8j
1276746pa51mbeg8j

عاشق مفهوم این شعرم! چقدر به واقعیت نزدیکه ...
[img=0x0]http://www.ehda.ir/StaticPages/Pictures/468X60-1.gif[/img]

تنها با شهرت نیست که میتوان جاودانه شد ... این است راز جاودانگی...

اينک خسته تر از پروانه ، سالهاست گرد روياهاي سرخ باغچه خويش پر مي زنم و هنوز غربت تلخ هميشه را مزه مزه مي کنم . من خسته ام و حاجتي به تائيد هيچ پروانه اي نيست ...
خسته ام و به انتظار فردایی که شاید هرگز نباشد و نیاید نشسته ام .
غمگین و تنها ...
از غم نفس هایی که به شماره افتاده است و چهرهء مادری که خسته است ... و کودک اش را می بیند که هر چند دیگر کوچک نیست اما ناتوان تر از دیروز های دور در گوشه ای افتاده است و نفس های آخر را می کشد.
و  آیا به راستی تو با خود می اندیشی کسی پیدا می شود که مرهم دردهای من باشد؟
که خدا را بداند و درد را بشناسد؟
که رفتنی ست و خواهان ماندن است؟

53بیا ما هم جاودانه شویم . ما می توانیم 53

به اینجا سر بزن : اهدای زندگیKhansariha (8)
(1393 ارديبهشت 16، 21:53)ستاره سهیل نوشته است: 1276746pa51mbeg8j
1276746pa51mbeg8j


غلط است آنکه گویند که به دل ره است دل را


                                                                  دل من ز غصه خون شد، دل تو خبر ندارد !

1276746pa51mbeg8j
1276746pa51mbeg8j

عاشق مفهوم این شعرم! چقدر به واقعیت نزدیکه ...
تائید میشود53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
سلام


 خیلی وقته خسته شدم

تقریبا هیچی دیگه نمونده ازون علیرضای سابق ازون علیرضای دو سال پیش هیچ چی نمونده



فقط لایک ها موندن



نه از پاکیش نه از غرورش نه از مرزایی که داشت و مشخص بود نه از اون سادگیش نه عزت نفسش نه از شادابی و انرژِیش و نه از عبادات و دعاهاش هیچی نمونده


جاش خیلی صفت های بد اومدن جاش غر غر ها اومدن حسادت و شک اومده افسردگی و روحیه ضعیف اومده اخلاق بد اومده حتی میتونم بگم پررویی که میرنجونم بقیه رو



احساس پیشرفت ندارم که هیچ پسرفت دارم پسرفت هم که نه سقوط آزاد


گاهی وقت ها خیلی خودمو کوچیک و حقیر میکنم و عزت نفس و غرورمو خیلی راحت جلو خیلی ها جلو هرکس و ناکس لگد مال میکنم


و  بیشتر خود ازاری میکنم و حرص میخورم



شبیه کسی شدم که توی ی باتلاق فرو رفته و داره اخرین دست و پاهاشو میزنه تا دستش به ی شاخ و برگ و طنابی بخوره و نجات بده خودشو

هر سری قول میدم که به خودم بیام اما اونقدر دورو برم و ذهنم شلوغه و پر از کارایی که دست گرفتم و کلی فکر که زود یادم میره

یا به راحتی با کوچیکترین چیز ها دلسرد میشم

دلمم خوشه که ی زمانی اون بالا ها جایی داشتم و الان ته ام ته ته

یا رب مددی کن که بی پناهیم همه



یا رب مددی کز خودی خود برهم
از بد ببرم وز بدی خود، برهم
در هستی خود، مرا ز خود بیخود کن
تا از خودی و بیخودی خود، برهم
توحید به عرف صوفی ای صاحب سیر
تخلیص دل از توجه اوست به غیر
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


 سپاس شده توسط
سلام

یه چیزایی به ذهنم تراوش شد...

گفتم تا یادم نرفتم بنویسم...

بازی ما و شیطون بیشعور
مثل بازی الاکلنگ شده
هی اون میره بالا ،هی ما میریم بالا


ولی اگه کارمون به جایی برسه که بخواییم سرسره بازی کنیم
یعنی گناهامون رو کوچک بشماریم
اونوقت اون از پشت مارو هل می ده

نکنه یه وقت برای گناه هامون توجیه بیاریم
بشیم قوم بنی اسرائیل که ایراداتی می گرفتن در نوع خودشون واقعا عجیب غریب

ای خدا
یکی از بدترین دردهایی که خیلی از ما دچار میشیم اینه که این کوفتی خ ا  رو هی توجیه می کنیم
هی این نفس وامونده هی می گن شیرینه ، دفعه آخره ، ...

ولی کو دفعه آخر؟
کدوم دفعه آخر
اینقدر کوچیک شده برامون، اینقدر بی خدا شدیم که حاضریم برای نهایت ده دقیقه این گناه رو کوچیک شماریم
کلی مریضی روحی و جسمی رو به جون بخریم که مثلا لذت چند لحظه ای ببریم...

ای خدا بازم شکست پشت شکست...
ای خدا ده ساله شدم
خدا جون چند هفته پیش وضع بدی داشتم ، دلم درد می کرد
ولی درست تو همون زمان ، شغل پیدا کردم...
همون شغلی که تو ذهنم همیشه دنبالش بودم...
بازم در عین بد بودن ، نشون دادی بازم دوستم داری ، بازم تو پناهمی ، خداجون قول می دم ، قول می دم
دیگه نشکنم
قول می دم به هر کی دستم برسه خدمت کنم
حداقلش دیگه کسی مثل من نشه
اول خودت خدا کمک کن بعدش به منم این توانو بده ، دوستامو نجات بدم...

خدایا به خاطر گل بودنت ممنونم
قول می دم جبران کنم ... فقط دستمو بگیر...317

(1393 ارديبهشت 15، 17:36)parastoo نوشته است: نمیدونم سرمو چه جوری بکوبم به دیوار

گیج گیجم
از صبح تا حالا 7  صفحه پرکردم تازه 3 تای دیگش موندم:bababozorg:

چه جور 3 تا امتحان فردا بدم الله اعلمTears

فقط میدونم اگه امشب تا کله صبح بیدار بمونم شاید به زور نصف نمره رو بگیرم:shame:

اخه چراااااااااااااااااااااااااااا

چرا هر کاری میکنم باز عقبم46
سلام

آدمی زاد وقتی می خواد به یه هدفی برسه باید برای خودش برنامه داشته باشه
یه قهرمان ورزشی وقتی می خواد مدال بگیره باید برنامه ریزی داشته باشه اونم منظم

حالا نمی دونم دانشگاه شما چطوریه ولی اون موقعا که ما دانشجو بودیم
همون لحظه انتخاب واحد ، تاریخ امتحانمون هم مشخص بود
و راحت با برنامه می رفتیم جلو...

همیشه گفتن که نذارید برای شب امتحان...

امیدوارم از ترم های بعد برنامه ریزی خوب داشته باشید
با آرزوی موفقیت برای همه
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
(1393 ارديبهشت 17، 9:43)ما می توانیم91 نوشته است: سلام

یه چیزایی به ذهنم تراوش شد...

گفتم تا یادم نرفتم بنویسم...

بازی ما و شیطون بیشعور
مثل بازی الاکلنگ شده
هی اون میره بالا ،هی ما میریم بالا


ولی اگه کارمون به جایی برسه که بخواییم سرسره بازی کنیم
یعنی گناهامون رو کوچک بشماریم
اونوقت اون از پشت مارو هل می ده

نکنه یه وقت برای گناه هامون توجیه بیاریم
بشیم قوم بنی اسرائیل که ایراداتی می گرفتن در نوع خودشون واقعا عجیب غریب

ای خدا
یکی از بدترین دردهایی که خیلی از ما دچار میشیم اینه که این کوفتی خ ا  رو هی توجیه می کنیم
هی این نفس وامونده هی می گن شیرینه ، دفعه آخره ، ...

ولی کو دفعه آخر؟
کدوم دفعه آخر
اینقدر کوچیک شده برامون، اینقدر بی خدا شدیم که حاضریم برای نهایت ده دقیقه این گناه رو کوچیک شماریم
کلی مریضی روحی و جسمی رو به جون بخریم که مثلا لذت چند لحظه ای ببریم...

ای خدا بازم شکست پشت شکست...
ای خدا ده ساله شدم
خدا جون چند هفته پیش وضع بدی داشتم ، دلم درد می کرد
ولی درست تو همون زمان ، شغل پیدا کردم...
همون شغلی که تو ذهنم همیشه دنبالش بودم...
بازم در عین بد بودن ، نشون دادی بازم دوستم داری ، بازم تو پناهمی ، خداجون قول می دم ، قول می دم
دیگه نشکنم
قول می دم به هر کی دستم برسه خدمت کنم
حداقلش دیگه کسی مثل من نشه
اول خودت خدا کمک کن بعدش به منم این توانو بده ، دوستامو نجات بدم...

خدایا به خاطر گل بودنت ممنونم
قول می دم جبران کنم ... فقط دستمو بگیر...317
سلام


وقتی این روحیه رو میبینم خیلی خوشحال میشمKhansariha (69)

در حد ذوق مرگ شدنKhansariha (48)varzesh
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
آقا علیرضا 
منم یک زمانی مثل شما بودم
بعضی موقعها هم میشم همینطوری

خوب بعضی موقعها دپرس میشم میرم تو لاک خودم و تا چند روز حرف نمیزنم
اما بعضی موقعها به خودم میام و بخودم میگم پاشو یک کاری بکن
دنبال یک راه حل باش

یک سخن حکمت آمیز خوندم جالب بود
کلی گشتم پیداش نکردم دوباره
مضمونش این بود که
اگه شرایط تغییر دادن شرایط یا غم درون خودت رو نداشته باشی مطمئن باش همیشه پذیرشش رو داری!!

همچین مضمونی

هیچی دیگه!4
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
حضرت امیر(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: "این قلبها افسرده می شوند همچون بدنها، برای رفع ملامت آنها، سخنان حكمت آمیز و جالب انتخاب كنید."
[تصویر:  final%201.png]
[تصویر:  size_550x415_Kids.png?1320708461]
آسمانیها مهربانند
اگر باور نداری
دستت را به آسمان بسپار
تا دلت بارانی شود
چه جرم كرده ام اي جان و دل به حضرت تو
كه طاعت من بيدل نميشود مقبول
[تصویر:  nasimhayat.png]
[color=#32cd32]
سلام
این روز ها دقت کردین اکثرمون یه جورایی دلمون گرفته سر خانوادمون داد میزنیم .سر درد داریم حالمون گرفته است دلمون میخواد سقوط ازادداشته باشیم .ما چیکار کردیم که به اینجارسیدیم .
گذشته ای تلخ وشیرین

من عاشق دلخسته در این دیار جایی نیست، جز در کوی دلبر

دلبر خوب داند  مرا جز او نیست معشوقی....!?

چ خوب شد ک اقای میتوانیم
بلاخره این حرف من نمیتونم
فقط کمک میکنم بقیه مثل من نشنو
گذاشت زمین
من میخوام ترک کنمو برداشت

بعدشم
بابا بزرگ این بدیا که
به خودتون نسبت دادید درست نیست
من اعتراض دارم
شما خیلی بهتر از این حرفایید

من ک این روزا همه ش دارم ب خودم گیر میدم سمیه

[تصویر:  nasimhayat.png]
کلا من میتوانم در اوج ناامیدی جواب میده

خندیدن در اوج ناراحتی

بلخره یه روز تموم میشه  و میشه  فقط باید باور داشت

منم درسمو نذاشتم شب امتحان
منتها موقعیت جوری شد که خواستن میان ترما این هفته تموم شه  به جای اخر اردیبهشت
ان بود که این شد
 و الان من دارم از خستگی میمیرم


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: